علی اصغر شیرپور پیرغلام ساروی به دعوت حق لبیک گفت
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۲۰۳۱۰
ایسنا/مازندران علی اصغر شیرپور پیرغلام ساروی که ۸۰ سال عمر خود را در خادمی و مداحی امام حسین و اهل بیت (ع)گذراند، صبح امروز آسمانی شد.
شیرپور این پیرغلام ساروی صبح امروز بعد از قرائت زیارت عاشورا در اداره کل حمل و نقل پایانه استان، بدون هیچ گونه بیماری قبلی، به دعوت حق لبیک گفت و امام حسینی شد.
علی اصغر شیرپور روزهای گذشته در گفتوگوی صمیمی با خبرنگار ایسنا در تکیه مختار ساری اعلام کرده بود که ۸۰ سال است مداحی میکنم از سن ۱۴ سالگی به دلیل اینکه پدرم "بابا تکیه" بود و در من استعداد مداحی را دید به این سمت سوق داد و تا کنون برای دستگاه امام حسین خادمی میکنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیاصغر شیرپور متولد ۱۳۱۰ بود و ۹۲ سال عمر خود را صرف مداحی امام حسین کرد. شب گذشته هشتم ماه محرم در تکیه مختار مداحی کرده و هرساله در شب نهم محرم میزبان هیات های عزاداران حسینی میشد و امسال صدای خوش این مداح را که میگفت:" ای تعزیه دار حسین خوش آمدید، خوش آمدید" را نمی شنویم.
استاد شیرپور که بازنشسته اداره راه و ترابری مازندران بود نماز تمام وقت خود را در مسجد مصطفی خان اقامه میکرد و تا کنون بیش از صدها مداح آموزش دیده استاد شیرپور هستند.
بنا به اظهار یکی از اعضای هیات امنای تکیه مختار ساری، آقای شیرپور چند شب قبل گفته بود وصیت میکنم مراسم تشییع مرا از تکیه مختار انجام دهید.
قابل ذکر است، مراسم تشییع این پیر غلام ساروی فردا ۵ مرداد ماه ساعت ۱۵ مصادف با "تاسوعای حسینی" از تکیه مختار به سمت امام زاده یحیی انجام می شود و بعد از آن در آرامگاه ملا مجدالدین ساری خاک سپاری میشود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: منطقه مازندران ساري تاسوعای حسینی عاشورا عزاداران حسینی شب نهم محرم بابا تکیه 80 سال مداحی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری استانی سیاسی استانی ورزشی محرم 1402 اخبار اجتماعی خوزستان استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۰۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»